قبل از نوشتن هرچیز، باید این ۱۰ نکته‌ی کپی‌رایتینگ (تبلیغ‌نویسی) را مطالعه کنید!

طبق آمار، هر ماه بیش از ۸۷ میلیون سایت و وبلاگ وردپرسی ایجاد می‌شود!

مقدمه

اگر به فکر هستید و قصد دارید که خود را از سایرین ( که تعدادشان کم نیست! ) متمایز کنید، باید “محتوای قدرتمند” تولید کنید؛ محتوای قدرتمند، محتوایی است که مردم را به طرف خود جذب کند، سرگرم‌کننده باشد و در عین حال آن‌ها را وادار به انجام عملی کند.

اگر چنین نباشد، در حقیقت شما زمان و انرژی خود را بیهوده تلف می‌کنید. این موضوع دقیقا مانند تفاوت امواج بزرگ و خیره‌کننده، و موج‌های کوچک کنار ساحل است! بنابراین، باید در مطالب و محتواهای خود تغییر و تحولی ایجاد کنید که نه‌تنها خوانده شود، بلکه نتیجه هم بگیرد.

در این مقاله به شما خواهم گفت که چگونه یک محتوای ساده ( مانند میلیون‌ها محتوایی که هر روز در سرتاسر وب منتشر می‌شوند! ) را به یک بمب انرژی تبدیل و از آن نتایج خوبی حاصل کنید.

۱- به مخاطبان اجازه دهید که محتوای شما را حس کنند!

تا حالا راویان تاریخی یا قصه‌گو ها را دیده‌اید؟!( صد البته! ) ترفند آن‌ها چیست؟!

بخش جالب موضوع اینجاست که آن‌ها چگونه توجه شنوندگان را طوری به خود جلب می‌کنند که شنوندگان واقعا فراموش می‌کنند که اطرافشان چه می‌گذرد! دقیقا وقتی برای‌تان داستان تعریف می‌کنند، انگار که شما واقعا در آن داستان قرار دارید!

موضوع جالب‌تر اینکه، مغز شما فریب می‌خورد! زمانی که شخصی برای شما داستان تعریف می‌کند، مغز شما حدودا نیمی از تمرکز و فعالیتش را در اختیار گوینده قرار می‌دهد. بخاطر همین است که شما هنگام شنیدن یک داستان، صرفا تصور نمی‌کنید؛ بلکه عین آن را تجربه می‌کنید!!!

این دقیقا همان قابلیتی است که شما می‌توانید در محتوای‌تان استفاده کنید. یعنی اگر بتوانید محتوای خود را به گونه‌ای تولید کنید که مردم گفته های شما را تجربه کنند، بدون شک در هر حوزه‌ای که فعالیت کنید برنده خواهید بود!

البته درباره این موضوع، ۲ نکته کلیدی دیگر هم وجود دارند که به داستان‌گویی در محتوای شما کمک می‌کنند:

۱- از آرایه‌هایی نظیر استعاره، کنایه و تشبیه استفاده کنید!

این آرایه‌ها جلوه ای طبیعی، ملموس و انسانی به نوشته و محتوای شما می‌دهند. طی تحقیقات انجام شده در اسپانیا، زمانی که کاربران یک سایت، با محتوایی که در آن از آرایه‌های ادبی استفاده شده بود، مواجه می‌شدند، قشر حسی مخ آن‌ها – بخشی که فقط با لمس کردن اشیا فعال می‌شود – در کمال ناباوری فعال شد!!!

۲- از فعل‌های قدرتمند استفاده کنید!

استفاده از فعل‌های قدرتمند در جمله‌هایتان، می‌تواند تجسم مطالب را تا حد زیادی راحت‌تر کند. تفاوت اثرگذاری این دو جمله را با هم مقایسه کنید:

• “آن مرد در حالی که پاهایش را روی هم قرار داده بود، خوابید”
• “آن مرد در حالی که پاهایش را روی هم انداخته بود، به خواب رفت”

۲- از تکنیک “حلقه‌ی باز” استفاده کنید!

در سال ۱۹۲۷ میلادی، یک روان‌شناس روس به نام Bluma Zeigarnik، با همکارانش در رستوران نشسته بود که متوجه یک پدیده عجیب و غریب شد!

وقتی گارسون سفارش آن‌ها را تحویل گرفت، سفارش تک تک افراد را با جزئیات به خاطر داشت؛ اما پس از اینکه Bluma و همکارانش غذا را صرف و صورتحساب را پرداخت کردند، گارسون غذایی که هر کدام از افراد خورده بودند را به یاد نمی‌آورد!

این روان‌شناس روس تصمیم گرفت که این موضوع را در ابعاد بزرگ‌تری مطالعه کند و درنهایت به این نتیجه رسید که مردم امور تمام نشده را به شکل خیلی ساده‌تری به یاد می‌آورند. در علم روان‌شناسی به این قضیه، اثر Zeigarnik می‌گویند و در علم کپی‌رایتینگ، به عنوان “حلقه‌ی باز” شناخته می‌شود.

تکنیک “حلقه‌ی باز” در همه‌جا دیده می شود، در تبلیغات، فیلم‌های سینمایی، پست‌های وبلاگ و … . اگر تا به حال هر شکلی از سرگرمی را دیده باشید، قطعا با تکنیک “حلقه‌ی باز” مواجه شده‌اید.

این تکنیک به شدت خوب عمل می‌کند؛ زیرا آرام آرام حس کنجکاوی شما را به کار می‌گیرد و موجب می شود که به صورت ناخودآگاه، اتفاقات و رویدادهای بعدی را پیش‌بینی کنید. زمانی که یک شخص، فیلم یا بازی، حلقه‌ای را باز می‌کند، ما بی‌اختیار می‌خواهیم آن حلقه را ببندیم!

ساختن این حلقه‌های باز اصلا کار سختی نیست! در حقیقت شما با نوشتن یک عنوان برای یک مطلب، دقیقا همین کار را انجام می‌دهید! عنوان‌ها، ابتدایی‌ترین روش های استفاده از تکنیک “حلقه‌ی باز” هستند.

متاسفانه خیلی از افراد در وبلاگ‌های شخصی و حتی سازمان‌های بزرگ، از این تکنیک فقط در عنوان‌های محتوای‌شان استفاده می‌کنند. این واقعا کافی نیست!

اگر در سرتاسر محتوای خود از تکنیک حلقه‌ی باز استفاده کنید، بدون شک نتایج بیشتر و بهتری می‌گیرید؛ شما می‌توانید از این تکنیک در موارد زیر استفاده بفرمایید:

• مقدمه‌ها

استفاده از تکنیک حلقه‌ی باز در مقدمه‌ی محتوای‌تان، می‌تواند راه خوبی برای وادار کردن مخاطبان به دنبال کردن بقیه‌‌ی آن باشد.

• زیرعنوان‌ها ( عنوان‌های جزئی یا فرعی )

اضافه کردن عنوان‌های فرعی علاوه بر جذب مخاطبان عادی، می‌تواند به جذب مخاطبانی که خیلی سریع مطالب را نگاهی می‌اندازند نیز کمک کند.

۳-  درباره هرچیزی که شک دارید، با صدای بلند حرف بزنید!

یکی از بهترین روش‌هایی که می‌توانید مطالب را به مغزتان راحت‌تر بفهمانید، این سات که مطالب را با صدای بلند بخوانید. از طرف دیگر، این کار بدون وجود صدای خارجی ( صدایی که از حنجره بیرون می‌آید ) نیز قابل انجام است. می‌توانیم نام آن را “در دل خواندن” بگذاریم. جالب است که مغز با این صدای درونی در خیلی از مواقع راحت‌تر است!

برای اینکه همین اتفاق برای مخاطبان شما بیفتد، باید مطالب را تا حد ممکن واضح، روشن و شفاف بیان کنید تا اصطلاحا آن را راحت‌تر هضم کنند. درنتیجه آن‌ها روی پیام محتوای شما تمرکز خواهند کرد؛ نه جمله‌ها و کلمات!

۴-  از قانون “سه” استفاده کنید!؟!

قانون “سه” بیان می‌کند که ایده‌ها و مفاهیم، در سه دسته قرار می‌گیرند که ویژگی‌های نظیر “جذاب بودن”، “شوخ بودن” و “لذت‌بخش بودن” را در خود دارند. این قانون در سه موضوع اصلی زیر استفاده می‌شود:

• جوک‌ها ( “یه روز یه ایرانیه و یه افغانیه و یه آمریکاییه …” )
• فیلم‌ها ( خوب، بد، جلف! )
• شعارها ( استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی! )

دلیل اینکه این قانون می‌تواند خیلی موثر واقع شود، کشف رابطه‌ی منطقی بین ۳ موضوع توسط مغز ما است! این کمک می‌کند که با گفتن ۳ کلمه، انبوهی از اطلاعات را به افراد القا کنیم.

این قانون کاربردی، ۳ مزیت دارد که درزیر به آن شاره می‌کنیم:

1. به فهم آسان‌تر محتوای شما کمک می‌کند.
2. محتوای شما را قانع‌کننده‌تر می‌کند.
3. به محتوای شما وزن می دهد و خواندن آن را راحت‌تر می‌کند!

۵- بعضی مطالب را عمدا تکرار کنید!

یک سوال! تا به حال به اثرگذارترین و ماندگارترین سخنان تاریخ دقت کرده‌اید؟! چه عاملی باعث قدرت نفوذ این سخنان می‌شود؟!

یکی از دلایلی که این سخنان همیشه در تاریخ قدرتمند و اثرگذار بوده‌اند، تکرار عمدی بعضی عبارات است که باید روی آن تاکید شود. بیایید به سخنان یک سیاستمدار بزرگ تاریخ، وینستون چرچیل، نگاهی بیندازیم:

“ما باید در سواحل بجنگیم،

ما باید در زمین‌های خاکی بجنگیم،

ما باید در صحراها و خیابان‌ها بجنگیم،

ما باید در تپه‌ها بجنگیم،

ما هرگز نباید تسلیم شویم”

قطعا همه‌ی ما تحت تاثیر قرار گرفتیم و البته متوجه تکرار عمدی برخی کلمات تاکیدی از جمله “ما”، “باید” و “بجنگیم” شدیم. تکرار عمدی برخی از کلمات یا عبارات، پیام شما را احساسی می کند و باعث می‌شود که در بین جمعیت، بدرخشید!

مزایای این روش:

• به محتوای شما ریتم می‌دهد و آن را مستعد می‌کند.
• به محتوای شما احساس می‌بخشد.
• محتوای شما را به یک خاطره در ذهن مخاطب تبدیل می‌کند.

۶- با یک پانچ ساده شروع کن، با یک ضربه‌ی مهلک تمام کن!

در سال ۱۹۶۲ میلادی، یک روان‌شناس به نام Bennet Murdock، یک تحقیق فوق‌العاده جالب انجام داد. او به گروهی از مردم، یک لیست از کلمات مختلف داد تا آن‌ها را در مدت‌زمان مشخص حفظ کنند. سپس از آن‌ها درخواست کرد که هر کلمه‌ای را که به یاد می‌آورند برایش بنویسند.

نتایج بی‌نظیر بود!!! او متوجه شد که مردم کلمات ابتدا و انتهای لیست را بیشتر از سایر کلمات به‌یاد آوردند! به نظر شما چرا؟!

• ابتدای لیست به‌خاطر بیشترین میزان توجه
• انتهای لیست به‌خاطر جدیدترین موارد

این قضیه به “اثر موقعیت‌یابی سریالی” معروف شد.

حالا چه نتیجه‌ای بگیریم؟! نتیجه اینکه، زمانی که در حال تولید محتوا هستید، به بخش‌های مقدمه و نتیجه‌گیری توجه زیادی کنید زیرا مهم‌ترین بخش های محتوای شما هستند؛

بخش مقدمه باید مردم را به خود جلب کند که تا انتهای محتوای شما را دنبال کنند.

بخش نتیجه‌گیری و جمع‌بندی باید منجر “اقدام به عمل ( Call To Action )” شود.

۷-  جملات اولیه را مفید و مختصر بنویسید!

آیا می‌دانستید که ۵۵% از مخاطبان، محتوای شما را فقط تا ۱۵ ثانیه ( یا حتی کمتر ) مطالعه می‌کنند؟!!!

حقیقت، تلخ یا شیرین، حقیقت است!

آن‌ها عنوان اصلی، عنوان‌های فرعی و نتیجه‌گیری را بررسی می‌کند و بعد تصمیم می‌گیرند که وقت گذاشتن رو محتوای شما ارزش دارد یا خیر؛ اگر این‌گونه نباشد صفحه‌ی شما را قطعا ترک می‌کنند!

اگر نوشتن برای شما یک ابزار سرگرمی است، پس این مطلب برای‌تان تفاوت خاصی نخواهد داشت؛ اما اگر درآمدتان به بازدید صفحات و مقالات سایت یا وبلاگ‌تان وابسته است، این آمار برای شما قطعا تکان‌دهنده خواهد بود!

تبلیغ‌نویسی به نام Joseph Sugerman، خیلی زود فهمید که اگر خوانندگان محتوای شما، جملات ابتدایی محتوای شما را مفید و به‌درد‌بخور نبینند، ادامه‌ی آن محتوا دیگر به کار هیچ کسی نمی‌آید حتی اگر مفید باشد!

او به این حقیقت دست یافت که باید جملات ابتدایی را کوتاه بنویسد. وی عقیده داشت که اگر مخاطبان جمله اول را بپسندند، جمله دوم را می‌خوانند؛ اگر جمله‌ی دوم را نیز بپسندند، جمله‌ی سوم و باقی جملات را تا انتها مطالعه خواهند کرد.

۸- تمیز و مرتب بودن، بهتر از باهوش و شلخته بودن است!

آیا می‌دانستید طبق آمار، ۸۰ درصد تبلیغاتی که بین بازی پرخطر فوتبال آمریکایی پخش می‌شوند، هیچ تاثیری ندارند؟!!!

یکی از دلایل این است که، بین این بازی، تبلیغ‌کنندگان سعی می‌کنند که تبلیغ خود را تا حد زیادی سرگرم کننده جلوه دهند؛ که البته موفق هم می‌شوند!

اما، مسئله اینجاست که مردم در انتهای این تبلیغ، به یاد نمی‌آورند که اصلا محصول این تبلیغ چه بود!!! در تولید محتوا هم می‌تواند همین اتفاق بیفتد؛ مثلا می‌توانید انتهای مقاله خود را شلوغ کنید به گونه‌ای که خیلی حرفه‌ای به نظر برسید؛ اما مخاطبان واقعا نمی‌فهمند که از چه حرف می‌زنید!

برای ساده، تمیز و قابل فهم نوشتن محتوای‌تان می‌توانید از این ۴ تکنیک استفاده کنید:

• استفاده از کلمات ساده
• استفاده از جملات کوتاه
• استفاده از لحن گویا و رسا
• استفاده از افعال قابل لمس

به خاطر داشته باشید که ساده بودن، نوعی هوشمندی‌ست!

اگر بتوانید یک موضوع پیچیده را به بخش‌های قابل فهم و روان تبدیل کنید، بی‌شک در حال انجام یک کار خارق‌العاده هستید!

۹-  عبارات را با هوشمندی به هم متصل کنید!

برای اینکه کار مخاطبان‌تان را راحت‌تر کنید، باید به شیوه‌ای هوشمندانه، عبارات و جملات را به هم متصل کنید که بتوانند پرش از یک موضوع به موضوع دیگر را به خوبی هضم کنند و با آن کنار بیایند.

به این مثال توجه بفرمایید:

“شما قصد دارید که به محتوای خود قدرت بیشتری ببخشید؛ اما، دقیقا نمی‌دانید چطور!”

در جمله‌ی بالا از کلمه‌ی اتصال “اما” استفاده کردیم؛ با استفاده از آن می‌توانید ۲ موضوع را به خوبی به یکدیگر مرتبط کنید.

یک روش دیگر نیز وجود دارد که از مورد قبلی کمی متفاوت است. در این روش، ذهن مخاطب را از همان آغاز جمله برای گفتن یک موضوع مهم آماده می‌کنید. به مثال زیر توجه کنید:

“شما قطعا می‌دانید که برای مشتاق کردن افراد به خواندن محتوای‌تان، نیاز به جلب توجه آن‌ها دارید. اما، شما نمی‌دانید چگونه! بنابراین به بررسی رفتار مخاطبان می‌پردازید.”

این روش سه مزیت جالب دارد:

• امکان استفاده از جملات کوتاه را فراهم می‌کند و خوانایی محتوا را افزایش می‌دهد.
• یک حلقه‌ی باز ایجاد می‌کند که مخاطبان دوست دارند آن را بسته ببینند! ( تکنیک حلقه‌ی باز )
• به محتوای‌تان یک حالت غیرقابل پیش‌بینی بودن اضافه می‌کند.

۱۰- لحن مخاطبان‌تان را بدزدید!

هر کدام از مخاطبان شما، لحن خاص خود را دارند. اگر بتوانید مخاطبان خود را بشناسید و متوجه لحن صحبت کردن آن‌ها شوید، محتوای‌تان به شکل قابل توجهی قدرتمند خواهد شد!

حالا چگونه این کار را انجام دهیم؟! یکی از بهترین روش ها، صحبت با مخاطبان‌تان است! شما باید پرسونای مخاطبان خود را در گفت‌وگو با آن‌ها بشناسید. مواردی که شما باید از مخاطبان‌تان بدانید به شرح زیر است:

• درپی رسیدن به چه اهدافی هستند؟!
• از چه رنج‌ها و خطراتی فرار می‌کنند؟!
• چه موانعی در مسیر رسیدن به اهداف‌شان دارند؟!

فهمیدن چنین مواردی، به شما کمک می‌کند که محتواهای بهینه، مطابق با خواست مخاطبان‌تان تهیه و تولید کنید. اما، اگر تازه کار خود را شروع کرده باشید و امکان مصاحبه با مخاطبان‌تان را نداشته باشید، تکلیف چیست؟!

شما می‌تواند در وبسایت‌ها و فروشگاه‌های مرتبط با کسب و کار خود، نظرات مشتریان و مخاطبان را مشاهده کنید، آن‌ها را دسته‌بندی کنید و در نهایت درباره هر کدام از مشکلات آن‌ها یک محتوای مفید و کاربردی بنویسید.

جمع‌بندی

در بین میلیون‌ها سایت که امروزه فضای وب را پوشش داده‌اند، باید بین وبسایت خود و سایرین، تمایز ایجاد کنیم تا در مسیر دیجیتال مارکتینگ (بازاریابی دیجیتال) پیروز میدان شویم!

ما در این مقاله، ۱۰ نکته‌ی مهم کپی‌رایتینگ (تبلیغ‌نویسی) را با یکدیگر بررسی کردیم و فهمیدیم که تا چه حد می‌توانیم به محتوای خود قدرت ببخشیم. امیدوارم که از مطلب استفاده‌ی کافی برده باشید!