واژه “چرا” یکی از قدرتمندترین سؤالاتی است که یک بازاریاب محتوا میتواند بپرسد! این واژه دقیقا، راز موفقیت بازاریابی محتوا است.
تقریباً ۱۰ سال پیش، وقتی به عنوان مدیر بازاریابی برای یک کسبوکار اینترنتی پست گرفتم، برای اولین بار یاد گرفتم که چطور میتوانم از واژه “چرا” استفاده کنم.
در آن زمان، بازاریابی محتوا بهتازگی به عنوان نوعی بازاریابی معتبر و مؤثر به شمار میرفت؛ بنابراین ما بلاگ را تاسیس و چند پست از داستانهای مشتریان منتشر کردیم.
رئیس من ( مدیرعامل همان شرکت )، گهگاهی با لبخندی دلنشین به طرف میز من میآمد و از یک ایده درخشان برای پست وبلاگ خبر میداد؛ که البته اغلب در مورد یک محصول خاص بود. من هر بار روی صندلیام چرخی میزدم، به او نگاه میکردم و میپرسیدم، “اوکی خیلی هم خوب، اما چرا این محتوا؟!” او معمولاً خیلی سریع واکنش نشان میداد و لبخندش را جمع و جور میکرد!
پاسخ های او به طور معمول اینگونه بود:
- “برای فروش، مورد خوبی است”
- “ما قبلاً در مورد آن چیزی ننوشتهایم”
- و در مواقعی حتی “خیلی خب، چرا نه؟!!!”
هیچکدام اینها دلایل دلپذیری برای نوشتن محتوا نبودند؛ بنابراین میتوانید حدس بزنید که من چرا از ایدههای او استقبال نمیکردم! البته من او را برای دلسرد کردن و رنجاندن به چالش نمیکشیدم؛ بلکه قصد داشتم تا محتواهای پرمغزی ایجاد کنیم.
قدرت واژه “چرا”
پس از گذشت یک دهه، حالا من در “وبمستر سلام” هستم؛ حالامیدانیم که واژه “چرا” آنقدر قدرتمند است که یکی از سؤالاتی است که مدیران محتوا قبل از نوشتن حتی یک کلمه برای مشتریان خود، به آن پاسخ می دهند!
ما در اینجا یک قالب ساختهایم که میتواند درک بهتری از دلیل استفاده از واژه “چرا” به شما بدهد!
- مخاطب هدف این مقاله کیست؟
- آیا این مقاله یک مقاله جدید است؟ اگر پاسخ بله است، آن را به مقاله اصلی لینک کنید.
- آیا این مقاله برای یک کلمه کلیدی نوشته شده است؟
- این مقاله برای چه کلید واژهای بهینه شده و حجم کلمه کلیدی چقدر است؟
- دلیل انتشار این مقاله در شبکههای اجتماعی چیست؟
- چرا این مقاله را مینویسیم؟!
- با این مقاله شما چه مشکلاتی را از مردم حل میکنید؟! و دقیقا چگونه؟!
این قالب کوچک اما قدرتمند، به طور تضمینی ما را مجبور میکند که قبل از شروع نوشتن هرچیزی، به واژه “چرا” توجه کنیم.
این سؤالات باعث میشوند که ما، هم به عنوان نویسنده و هم به عنوان فردی که به موفقیت مشتریان ما اهمیت زیادی می دهد، درباره نوشتن هر چیزی تفکر انتقادی داشته باشیم. به این معنی که این سؤالات منجر میشوند که تحقیق کنیم و با مشتریان خود بیشتر در تعامل باشیم و در مجموع محتواهایی بامعنی و به درد بخور تولید کنیم.
حداقل ۴ بار از خود بپرسید “چرا؟!”
من از واژه سوالی “چرا” برای به چالش کشیدن افکارم درباره یک ایده یا محتوا استفاده میکنم. یک ایده ممکن است در ابتدا خوب و سرخ به نظر برسد، اما تنها بعد از آنکه کمی درباره آن عمیقا فکر کنم، میفهمم که این ایده از ریشه غلط است! یا شاید تاکنون بارها و بارها انجام شده باشد که هیچ فایدهای برای فکر کردن به آن ندارد؛ حتی شاید موضوع خیلی مناسبی باشد اما از زاویه اشباهی به آن نگاه کردم.
هر زمان که میخواهم به یک ایده فکر کنم، چهار سؤال زیر را از خودم میپرسم و خودم را مجبور می کنم که الزاما به آنها پاسخ دهم.
اول – درک نیاز مخاطب
این محتواها چه اثری دارند؟ به افراد آموزش میدهند؟ محصولی میفروشند؟ داستان خاصی میگویند؟ زندگی قشر خاصی را تغییر میدهند؟
آیا محتوا یا ایده دیگری از قبل در همین مورد وجود داشته است؟ اگر چنین است، چگونه می خواهید برتری خودتان را ثابت کتید؟
آیا می دانید مخاطبان شما چه افرادی هستند؟
در پایان قصد دارید که مخاطبان شما چه کاری انجام دهند؟
اصلا چرا کسی این محتوا را میخواند؟
دوم – عوامل جذابیت محتوا
چه چیزهایی محتوا را برای مخاطب بالقوه جذاب میکنند؟ عنوان؟ محتوا؟ وبسایت منتشرکننده محتوا؟
آیا مخاطبان شما حتی به این موضوعی که شما درباره آن نوشتهاید علاقه دارند؟ آیا آنها نیازی به این محتوا دارند؟! تا به حال در مورد آن سؤال کردهاند؟!
سوم – چرا این موضوع؟!
آیا موضوعی که انتخاب کردهاید به اندازه کافی عمق دارد؟! دیگر راهنماهای “مبتدی” مرده محسوب میشوند. آیا میتوانید کمی بیشتر روی یک جنبه خاص تمرکز کنید؟
آیا این همان محتوایی است که باید به طور منطقی به برند شما و کارهایی که میخواهید انجام دهید مرتبط شود؟ مثلا اگر کفش بفروشید، احتمالاً میخواهید در مورد کفشها بنویسید؛ نه حیوانات باغ وحش!!!
چهارم – اهمیت زمان انتشار محتوا
آیا موضوع مورد نظر شما دورهای و مربوط به زمان خاصی است؟
آیا این محتوا با محتوای دیگری که اخیرا منتشر کردهاید، مطابقت دارد؟!
آیا این محتوا نسبت به سایر محتواهای آماده انتشار اولویت مهمتری دارد؟
واژه “چرا؟!” برای شما یک اهرم فشار نیست؛ فقط یک نکته برای بهبود است!
نکته کلیدی دقیقا همینجاست که واژه “چرا؟!” برای اذیت و آزار و ایجاد یک حس بد برای شما نیست. این واژه نباید شما را از نوشتن محتوایتان دلسرد و ناامید کند؛ بلکه هدف واژه چرا”، بهبود کیفیت محتوا،معنیدار و هدفدار کردن محتواست. پس اگر تا به حال از این نکته طلایی استفاده نمیکردید، هرگز مطالب گذشته را پاک نکنید؛ بلکه زمان بگذارید و آنها را اصلاح کنید.
اگر ایدههای شما گلآلود و کدر است، تا زمانی که به پاسخهای درست و منطقی دست پیدا نکردهاید و مخاطبان خود را به درستی نشناختهاید، از پیدرپی سوال کنید.
وقتی برای اولین مرتبه این کار را انجام میدهید احساس سختی و آشفتگی میکنید؛ اما وقتی ایده و محتوای نهایی را از این روند و فرایند بیرون میکشید، دقیقاً متوجه میشوید که سوال “چرا” تا چه حد قدرتمند است!
چقدر این مطلب مفید بود ؟
یک ستاره <<>> پنج ستاره
میانگین رتبه ۴.۳ / ۵. تعداد امتیازات ۴۹
تا کنون امتیازی ثبت نشده است . (اولین نفر باشید)
3 پاسخ
درودها بر جناب نورمحمدی همیشه خوب… مثل همیشه از قلم پرمغزت بهره بردیم… غیر اینم نمیشه انتظار داشت….تندرست باشی
با سلام و سپاس از نکات زیبایی که در اختیار کاربران قرار میدید.
یک سؤال داشتم:
این سیستم امتیازدادن ستارهای و اشتراکگذاری مطلب که آخر پست گذاشتید، آیا با افزونه است؟
ممنون
ممنون بابت نظر
افزونه Rate my post از مخزن وردپرس