۱۰ نکته اصلی هدفگذاری در شبکه‌های اجتماعی ( همراه با مثال)

خاصیت و کاربرد تعیین اهداف در شبکه‌های اجتماعی چیست؟!

مشخص کردن اهداف رسانه‌های اجتماعی گامی اساسی در جهت اثبات و بهبود کسب و کار شماست. اگر قصد دارید در مسیری که طی می‌کنید، احتمال موفقیت‌تان افزایش پیدا کند، باید اهداف خود و گزارش‌هایی از مسیر پیشرفت‌تان را بنویسید.

اهداف‌تان به شما کمک می‌کنند که یک مسیر پیشرفت و موفقیت را در ذهن خود ترسیم کنید. این اهداف برای شما امکانی را فراهم می‌کنند که ببینید تلاش‌های‌تان چقدر مؤثر هستند.

تعیین اهداف شبکه‌های اجتماعی در ۳ مرحله

در این بخش مسیر تعیین اهداف را به ۳ بخش تقسیم کرده‌ایم و در بطن آن‌ها چارچوب‌های ( Framework ) کاربردی پیشبرد اهداف را نیز به شما معرفی می‌کنیم:

۱- برای خود یک نقشه راهنمای صادقانه ترسیم کنید!

قبل از اینکه به اهداف‌تان و چیزهایی که قصد دارید از طریق شبکه های اجتماعی به دست بیاورید، به تصویر شفاف و واضحی از محل فعلی خود که روی آن ایستاده‌اید، احتیاج دارید؛ به این معنی که الزاما باید یک تصویر حقیقی از جایگاه فعلی خود در شبکه های اجتماعی به دست بیاورید.

بررسی جایگاه فعلی خود در شبکه های اجتماعی، به افراد و شرکت‌ها کمک می‌کند که در این نقشه راهنما، نقطه شروع (اصطلاحا نقطه صفر) خود را ضبط کنند. دقت کنید که اگر از همین ابتدای کار با خود رو راست نباشید، مسیر را تا انتها اشتباه خواهید رفت و جبران خسارات آن با هزینه‌های سنگینی همراه خواهد شد.

۲- برای مهم‌ترین اهداف‌تان تصمیم بگیرید!

پس از اینکه جایگاه فعلی‌تان را خیلی خوب درک کرده و اطلاعات کافی درباره کانال‌های اجتماعی‌تان جمع‌آوری کردید، حالا نوبت انتخاب بهترین راه و روش‌ها و مناسب‌ترین کانال‌های اجتماعی است. این موضوع مهمی است که اهمیت و ضرورت کسب و کار خود را در چه شبکه اجتماعی‌ای بیابید. برای مثال بعضی از کسب و کارها اصلا به وب‌سایت نیاز ندارند و در اینستاگرام تا حد زیادی به اهداف خود می‌رسند. اما در مقابل کسب و کارهای دیگری نیز هستند که بدون وب‌سایت قادر به ادامه فعالیت نخواهند بود؛ برای دست یافتن به پاسخ این نیاز، می‌توانید به استراتژی کلی تجارت و برنامه بازاریابی خود نگاهی بیندازید.

۳- برای هدفگذاری‌تان یک چارچوب مشخص تعریف کنید!

از همین ابتدا دقت کنید که هر کسی می‌تواند یک برنامه حتی سنگین‌تر و پیچیده‌تر از برنامه‌های مایکروسافت یا گوگل بنویسد اما آیا واقعا شما به چنین برنامه هایی نیاز دارید؟! پاسخ قاطع من و شما به این سوال: هرگز!

پس اهداف شما در بازاریابی شبکه‌های اجتماعی زمانی مفید واقع می‌شوند که واقع‌گرا و دقیق باشند.

به این‌خاطر می‌گویم “برای هدفگذاری‌تان یک چارچوب مشخص تعریف کنید” که:

• هر از چند گاهی بتوانید به آن چارچوب‌ها رجوع کنید!
• به این قوانین ثابت آن پایبند باشید!
• حتی گوشه گوچکی از ذهنتان را هم درگیر شک و تردید درباره برنامه‌ای روی آن وقت می‌گذارید، نکنید!

در بخش بعدی به معرفی چند چارچوب ( ترجمه شده Framework ) کاربردی می‌پردازیم:

چارچوبی جالب به نام S.M.A.R.T

چارچوب S.M.A.R.T، یک راهکار خوب برای دستیابی به اهداف تجاری شماست که در عین حال از این اهداف، محافظت نیز می‌کند. حروف اختصاری آن را با هم بررسی می‌کنیم:

Specific: واضح و شفاف!

یک سوال! وقتی می‌گوییم باید فعالیت‌هایمان باید به افزایش تعامل منجر شود، دقیقا منظورمان اضافه شدن ۱۰۰ فالوور است یا ۱۰۰۰ فالوور؟!

مشخص کردن اهداف شبکه‌های اجتماعی به شما کمک می‌کند تا پیشرفت خود را مورد ارزیابی قرار دهید.

Measurable: قابل اندازه‌گیری!

هر هدف به نوعی سنجه ( متریک ) احتیاج دارد. “بهبود ارائه خدمات به مشتری” یک امر بی‌نظیر است، اما این هدف میسر نیست مگر اینکه شما راهی برای سنجش آن داشته باشید.

Attainable: قابل دستیابی!

این جمله را از مدیر وبمسترسلام، آقای نورمحمدی، داشته باشید: “بنویسید کمال‌گرایی، بخوانید پیش نرفتن کارها!”  پس به شدت از اهداف آرمانی و دست‌نیافتنی که فقط جلوه زیابیی دارند دوری کنید!

Relevant: وابسته و مرتبط!

اهدافی که برای پیشرفت شبکه‌های اجتماعی‌تان انتخاب می‌کنید، باید قابل بسط و گسترش باشند؛ زیرا در غیر این صورت احتمالا سرعت‌تان کاهش می‌یابد!

Timely: سر وقت و به موقع!

در این عصری که در آن زندگی می‌کنیم زمان حرف اول را می‌زند. پس برای دستیابی به هر هدف باید یک زمان منطقی را مشخص و طی کنید؛ نه کمتر و نه بیشتر! البته برای برخی از اهداف مهم که نیاز به زمان بیشتری دارند، حتما زمان بیشتری اختصاص دهید اما دقت کنید که منجر به سستی نشود.

یک مثال خوب از کاربرد چارچوب S.M.A.R.T

همانطور که می‌بینید، آدیداس برای پایدارسازی تجارت خود، اهدافی را در نظر گرفته است.

ما با توجه به مشکل کمبود آب در ایران، هدفی که کمپانی آدیداس درباره صرفه‌جویی در مصرف آب در نظر گرفته را مورد بررسی قرار می‌دهیم (این‌ها همگی اظهارات کمپانی آدیداس می‌باشند):

“ما برای آب ارزش قائل هستیم. آب برای زندگی ضروری است. آب همچنین یک منبع کلیدی برای صنعت ما است.

تا سال ۲۰۲۰، ما به این نتایج ( اهداف ) خواهیم رسید:

• ۲۰٪ صرفه‌جویی در مصرف آب تأمین‌کنندگان استراتژیک ما ( از سال ۲۰۱۴ )
• ۵۰% صرفه‌جویی آب تأمین‌کنندگان مواد پوشاک ما ( از سال ۲۰۱۴ )
• ۳۵٪ صرفه‌جویی در مصرف آب به ازای هر کارمند در کمپانی خودمان ( از سال ۲۰۰۸ )”

در اینجا چگونگی هماهنگی اهداف با چارچوب S.M.A.R.T را مشاهده می‌کنید:

Specific:

آن‌ها خواهان صرفه‌جویی در مصرف آب نیستند؛ بلکه درصد خاصی از صرفه‌جویی در مصرف آب را در زمینه های مختلف می‌خواهند.

Measurable:

اینکه کمپانی آدیداس درباره سال‌های مشخص صحبت می‌کند و به درصد‌های مختلفی اشاره می‌کند، نشان از مسئله قابل اندازه‌گیری بودن اهدافش دارد.

Attainable:

اگر از خارج به درون این هدف آدیداس نگاه و درباره آن قضاوت کردن کار دشواری است، اما برنامه آدیداس نشان می‌دهد که اهداف خود را کالیبره کرده‌اند تا چالش‌برانگیز اما قابل دستیابی باشند.

Relevant:

طبق گفته‌های آدیداس: “اهدافی که انتخاب می‌کنیم، تأثیر مستقیمی بر دنیای ورزش دارند”

Timely:

اهداف دارای مهلت مشخصی هستند؛ برای مثال ۲۰۲۰.

چارچوب OKR، یک روش مطمئن دیگر!

OKR مخفف اهداف و نتایج کلیدی است. ظاهرا این بهترین عنوان چارچوب تنظیم هدف مورد استفاده گوگل است.

برخلاف S.M.A.R.T، اهداف OKR، به‌طور ۱۰۰% قابل دستیابی نیستند. این اهداف بسیار بلندپروازانه هستند و در این چارچوب، رسیدن به موفقیت ۶۰ یا ۷۰ درصدی، به معنی پیروزی است!

برای استفاده از چارچوب OKR، می‌توانید با پرسیدن دو سؤال، فرایند این چارچوب را آغاز کنید:

1. به کجا می‌خواهیم برسیم؟!

برای پاسخ به این سوال، باید مشخص کنید که دقیقا به چه چیزی می‌خواهید برسید و آن چه تاثیری روی کسب و کار شما خواهد گذاشت؟!

2. چگونه می‌توانیم از سرعت و صحت عملکردمان مطلع شویم؟!

این سوال، موارد “Specific”، “Measurable” و “Timely” را در بر می‌گیرد. شما برای تعیین یک هدف در چارچوب OKR باید حداقل این ۳ مورد ( مشخص بودن، قابل اندازه‌گیری بودن و به‌موقع بودن ) را پاسخ بدهید.

۱۰ هدفی که باید در رسانه‌های اجتماعی دنبال کنید!

در تصویر پایین، ۱۰ نوع متداول از اهداف رسانه‌های اجتماعی قرار گرفته‌اند:

البته بخاطر داشته باشید که این‌ها نوعی دسته‌بندی برای اهداف هستند و نه چارچوب برای تعیین اهداف. برای به‌کارگیری این موارد در اهداف خاص شرکت‌تان، باید از یکی از چارچوب‌های تعیین هدف استفاده کنید. ( S.M.A.R.T یا OKR )

۱- برندسازی کنید!

در زمینه برندسازی، اصطلاحی به نام “آگاهی از برند ( Brand Awareness )” وجود دارد؛ به این معنی که، افراد یا شرکت‌ها تا چه میزان از محصولات و خدماتی که ارائه می‌دهید اطلاع و آگاهی دارند.

آگاهی از برند ( Brand Awareness ) در بطن خود نکات مهمی دارد:

• برندتان چند بار و توسط چه کسانی تگ یا منشن شده؟!
• خدمات یا محصولات‌تان چند بار به اشتراک گذاشته شده؟!
• چند نفر تا به حال منحصرا از پست‌های شما بازدید کرده‌اند؟!
• نرخ تعامل مخاطبان‌تان در هفته گذشته چقدر بوده؟!
• پست‌ها یا کمپین‌های شما ت چه حد وایرال ( به شکل ویروسی پخش شدن ) شدند؟!

۲- اعتبار برندتان را مدیریت کنید!

اعتبار برند می‌تواند برای شرکت‌های گوناگون، معانی مختلفی داشته باشد. برای سازمان های B2C ( عرضه مستقیم خدمات یا محصولات به مشتری )، ممکن است همه چیز وابسته به محبوبیت شما و رضایت مشتری باشد.

برای برندهای B2B ( داد و ستد کسب‌وکارهای مختلف با هم )، اعتبار برند می‌تواند وابسته به نوع رهبری کسب‌وکارها باشد.

معیارهای کلیدی مربوط به شهرت برند عبارتند از:

• سطح رضایت مشتریان
• نرخ تشویق
• میزان تقویت
• احساسات اجتماعی ( تاثیر چشمگیری دارد )
• انعکاس نظرات مشتریان

۳- یک جامعه هدف تعامل‌کننده ایجاد کنید!

ایجاد یک جامعه تعامل‌کننده یا درگیر به این معنی است که شما یک مخاطب آماده دارید که خودش می‌خواهد در مورد آخرین تحولات شرکت شما بشنود! چنین مخاطبانی، هنگام رونمایی و فورش محصولات جدید، یک دارایی ارزشمند محسوب می‌شوند!

معیارهای اصلی جامعه تعامل‌کننده عبارتند از:

• نرخ رشد کاربران
• نرخ تعامل ( Engagement )
• نرخ تقویت
• نرخ تشویق
• نرخ کلیک
• نرخ خروج از صفحه ( Bounce Rate )
• نرخ تبدیل
• نرخ تبدیل کامنت‌ها

۴- نرخ تبدیل/فروش خود را افزایش دهید!

باید بدانید که این مورد اصلی‌ترین هدف بازاریابان است که البته خیلی از افراد در مسیر بازاریابی دیجیتال، درگیر موارد دیگری می‌شوند و راه را گم می‌کنند! هنگامی که تلاش‌هایی  که در رسانه‌های اجتماعی انجام داده‌اید، شما را به فروش می‌رساند، به راحتی می توانید ارزش کار خود را نشان دهید!

البته به یاد داشته باشید که تبدیل الزاما با خرید یکسان نیست. ممکن است یک تبدیل برای عضویت در یک خبرنامه رایگان انجام شود و یک تبدیل، آخرین مرحله یک مشتری برای خرید محصول‌تان باشد.

اما به طور کلی، هر تبدیل، به خودی خود، دارای ارزش واقعی و قابل اندازه‌گیری است؛ حتی اگر در آن تبدیل، یک ریال هم سود نکنید!

معیارهای کلیدی مربوط به تبدیل و فروش شامل موارد زیر است:

• نرخ تبدیل
• نرخ کلیک
• نرخ خروج از صفحه ( Bounce Rate )

۵- بینش و نگرش مشتریان را بشناسید و درک کنید!

رسانه‌های اجتماعی ابزاری قدرتمند برای تحقیقات بازار هستند. شما می‌توانید یک تیم تشکیل دهید و در شبکه‌های اجتماعی، با فراد مصاحبه کنید، پست‌های وایرال را بررسی کنید، کامنت‌های صفحات و محصولات مختلف را مورد ارزیابی قرار دهید و … .

۶- مشتریان بالقوه را بشناسید و پرورش دهید!

به احتمال ۹۹ درصد، اولین باری که یک مشتری بالقوه وارد صفحه محصول شما می‌شود، هیچ خریدی صورت نمی‌گیرد! زیرا این مشتری فقط نیاز به یک جرقه از سوی شما دارد و آن جرقه دقیقا مهارت شماست که با چه ابزاری، مشتری را متقاعد به انجام خرید کنید.

نرخ تبدیل مشتریان بالقوه ( Lead-Generation ) یک فاکتور فوق‌العاده مهم در بازاریابی دیجیتال است که کمک می‌کند میزان توسعه و پیشرفت خود را بسنجید و از اشتباهات خود مطلع شوید.

۷- مشتریان را به خوبی پشتیبانی کنید!

شبکه‌های اجتماعی، در حال حاضر بهترین و مناسب‌ترین بستر برای پشتیبانی مشتریان می‌باشند. این اطمینان را به شما می‌دهم که هرچه مشتری را بیشتر پشتیبانی کنید، به سوالاتش پاسخ دهید و برای او حس راحت‌تری ایجاد کنید، نتایج موثرتر و فروش‌ بیشتری را تجربه خواهید کرد.

نمره رضایت مشتری، معیار مهمی برای بررسی اهداف شبکه‌های اجتماعی است.

۸- کارمندان خوب استخدام کنید!

به یاد داشته باشید که همیشه با مشتریان سر و کار ندارید و به کارمند خوب هم نیاز دارید! برای جذب کارمندان خوب و کاربلد، باز هم باید دست به دامن شبکه‌های اجتماعی شوید و اهداف درستی در این زمینه مشخص کنید! برای شروع کار، می‌توانید از Linkedin بهره ببرید و کانکشن‌هایی با افراد مرتبط با کسب و کار خود ایجاد کنید. در Linkedin تعداد زیادی از افراد را می‌بینید که در حوزه مورد نیاز شما فعالیت می‌کنند اما از کیفیت کارشان خبر ندارید. بنابراین نیاز دارید که از طریق شبکه‌های اجتماعی دیگر مانند اینستاگرام، فعالیت‌های افراد را مورد ارزیابی قرار دهید و در نهایت بهترین گزینه‌ها را انتخاب کنید.

۹- بحران‌ها را شناسایی و ارتباطات را مدیریت کنید!

در مواقع بحران مثل ایجاد یک موج نارضایتی از محصولات یا خدمات شما، پاسخ‌ها و عکس‌العمل‌های شما می‌تواند برندتان را نجات داده و یا غرق کند.

پس نیاز دارید که برای بحران‌های احتمالی قبل از هر فعالیت اجتماعی، یک برنامه و هدف مشخص کنید تا دچار دردسر و مشکل نشوید.

۱۰- ارتباطات درون سازمانی خود را با کارمندان تقویت کنید!

شبکه‌های اجتماعی، ابزارهای قدرتمندی برای برقراری ارتباط با افراد و تعامل با آن‌ها می‌باشند. جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید:”اگر نمی توانید فیزیک سازمان خود را درست کنید، الزاما باید شیمی آن را تقویت کنید!”

فیزیک سازمان به معنی هزینه‌ها و فعالیت‌هایی است که می‌توان برای کارمندان شرکت انجام داد.

شیمی یک سازمان به معنی ایجاد روابط خوب و مطلوب با کارمندان و انتقال حس خوب به آن‌هاست.

جمع‌بندی

در این مقاله قصد داشتم به اهداف و افکار شما صاحبین کسب و کار و علاقه‌مندان حوزه دیجیتال مارکتینگ، نظم خاصی بدهم؛ برای همین چارچوب‌هایی برای تعیین اهداف، نظیر S.M.A.R.T و OKR را معرفی کردم تا بر اساس نیاز کسب و کار خود، از آن‌ها استفاده بفرمایید.

امیدوارم قلمم را پسندیده باشید!